رفتم سر قبر بابابزرگم یارو اومده پیشم نشسته میگه فوت کردن؟ پ ن پ فردا امتحان ریاضی داره خودشو زده به خواب که نره . . .
. . . عکس نیمه ی راست صورتم رو گذاشتم پروفایلم اومده میگه : عکس نصفه گذاشتی رو پروفایلت ؟ میگم : پ نه پ توی حراج بودم ۵۰ در ۱۰۰ تخفیف بهم خورده این شکلی شدم . . . واسه ثبت نام ۱ ساعت وایسادم یارو اومده میگه میخوای ثبت نام کنی؟ پ ن پ اومدم حالتو احوالتو سفید رویتو سیه مویتو ببینم بروم . . . به یارو میگم حاجی بزن تو دنده من هول میدم روشن شه میگه بزنم ۲ ؟ پ ن پ بزن ۳ فوتبال داره . . . به دوستم می گم گرفتنم بردن پاسگاه می گه بازداشتگاه؟ پ نه پ اونجا نشسته بودیم با رئیس پاسگاه از خاطراتمون صحبت می کردیم . . . دمِ تلفن همگانی به یارو میگم : میشه بدین منم یه زنگ بزنم؟ میگه : کارت تلفونو؟ پ ن پ شماره اونی که باهاش حرف میزدیو . . . رویه پشت بوم خونشونو داشتند اسفالت میکردنند یکم اسفالت اضافه میاد پسرش میگه بابا میخوای بریزش دور پ ن پ یه سرعت گیر می زنیم رو پشت بوم . . .
می گم صبح ساعت ۵ دارم میرم تنگ کوه میگه اه با دوستات؟ پ ن پ با فرشته هایی که صبح های زود برا شمارش ثواب ها دورم جمع می شن . . .
رفتم رستوران یارو میگه غذا میل دارید قربان؟ پ نه پ اومدم ببینم اینجا حقوق خوبه؟ از کارت راضی هستی یا نه . . .
همسایمون ساعت ۱ شب پیانو زدنش گرفته رفتم دم خونش میگه صدای پیانو اذیتتون می کنه؟ میگم پ نه پ می خواستم آهنگ سلطان قلبها رو درخواست کنم برامون بزنی حالشو ببریم . . .
شب خونه ی پسرخالم بودم داشتیم فیلم میدیدیم خالم میاد تو اتاق منو میبینه میگه : تویی؟ پ ن پ دزدم اومدم یه فیلم ببینم برم . . .